سلام ای آسمان آبی
بگذار ببویمت
میان این هیاهوی بیابان
تنها ترا می بینم
ملودی ابرهایت زیباست
بگذار صدایت را بشنوم
ای آسمان آبی
سالهاست، میخواهم ببویمت
اکنون آمده ام
تنها رنگ آبی ات کافیست، تا خود را غرق تو کنم
دلوم خینه
Delum khine
( دلم خونه )
هر روز که بارون ایاهو تو نیای
Har roz ke baron iyaho to niyay
( هر روز که بارون میادو تو نمیای )
تویس تویسس تونی
Towis towises toni
( نم نمش تویی )
گرت و خاکس تونی
Garto khakes toni
( گرد و خاکش تویی )
کجه بروم
Koje berom
( کجا برم )
کجه بیام که بینومت
Koje biyam ke binomet
( کجا بیام که ببینمت )
تش و برق مالمون رهمه نبسته
Tasheo barghe malemon rahme nabaste
( رعد و برق خونمون راهمو نبسته )
شف شف اوه توا هم نرهده
Shof shofe ou towa ham narahde
( شر شر اون اتاقا هم نرفته )
تینا مونوتو
Teyna monoto
( تنها منوتو )
بیو وا دیاروم
Biyau wa diyarom
( بیا تو دیدم )
بارون ایاهه تو هم بیو
Baron iyahe toham biyau
( بارون میاد تو هم بیا )
نم نم برگ های پاییزی
در این خیابان ابری
ترا می بینم
یک روز
میان برگها
میان انبوه درختان پاییزی
کاج من
زرد شو
سرخ شو
در میان این خوشرنگی
یکرنگی معنا ندارد
گاهی عکسهایت را ورق می زنم
در قلبم
چشمانم را می بندم
و خود را در اوج نگاهت محو می کنم
عکس ها را
تک تک
بسان سنجاق سینه ی مادربزرگ بر قلبم می زنم
تو چه دانی
که چنین
مجنون کویت گشتم
هر نگاهی
هر ندایی
نیست بر آن باورم
کفش هایم را برکشیده ام
اما پا برهنه
پا برهنه
در بیابان به یادت می سرایم
لیک
از هر سو نداییست
تنها نور توست که هست
چه کنم
که دگر
غروب کرده ام
دلم گرفته است میان این جنگل سیاه
هر روز درختی برم سر می کشد
می نویسد، می گوید، می خواند
نوای دور
راه دور
نیز
از آن طرف رود سر می کشد
منو کوچه ی بن بست
بی تو آن
مهتاب شب ها
دلم گرفته است
دستم را بگیر
دستانم
رو، به روی توست