رویای زندگی
رویای زندگی

رویای زندگی

بوی ماه مهر

دوباره باران

دوباره دوان دوان ابر

باز ریزش برگ برگ خزان

باز پرواز بوی خاک راه مدرسه

دوباره آن بوی خوب

هوای مدرسه بود

چه زیباست یادش

یاد جعبه ی مداد رنگی شش رنگ

که از دستان پدربزرگ به دستم رسید

بوی بازی های شاد مدرسه

هیاهوی آن بچه های رنگارنگ

چکمه هایم آبی رنگ

که باران چاله ها را شنا می کرد

رها در باد

مادرک آن نواحی

در راه مدرسه

گاهی مرا نوازش می کرد

و آن کلاس تاریک دوست داشتنی

هنوز بوی نفتش، به مشامم می رسد