رویای زندگی
رویای زندگی

رویای زندگی

زبان مادریمان ، زبان پارسی

گاهی فکر می کنم چرا باید واژه های زبان مادریمو بدانمو بپرسمو بگویمو بخوانم، اصن زبان بختیاری به چه درد من میخوره من که فارسی بلدم و هر جای ایران باشم میتونم زندگی کنم، بعد می بینم در زبان فارسی خیلی از واژه ها پارسی نیست که تشخیص کلمات برایم سخت می شود ، باید بروم کارشناس زبان عربی و سایر زبانها شوم یا اینکه در حد توان، وقتی که دارم به کنکاش بپردازم تا بتوانم پارسی سخن بگویم، سختی این کار را می پذیرم ولی آیا جامعه با من پارسی سخن می گوید مثل این میمونه که من اول روز به کسی بامداد نیک بگویم و او در پاسخ صبح بخیر بگوید یا بگویم پسین می آیم و او بگوید باشه عصر بیا، پس کار آسانی نیست تا جامعه بپذیرد بلکه همه باید تلاش کنیم تا زبانمان پارسی شود، اما به نظر من پیش از همه ی اینا ما باید زبان محلی یا بومی یا مادری و یا دهاتی خود را پاس بداریم تا زبان پارسیمان از بین نرود (مثلا در زبان بختیاری، ما هنوز به بعد از ظهر پسین می گوییم و دیگر واژه ها).

منه بختیاری وقتی واژه های زبانم را با دیگر زبان های اقوام ایران می سنجم، می بینم، شباهت های فراوان بین زبانی داریم پس ریشه های زبان پارسی در زبان اقوام ایران است و پاسداشت زبان پیشینیانمان از تهاجم واژه های عربی، ترکی و فرنگی جلوگیری می کند.


پ.ن ۱ : اینکه بگویم زبان بختیاری زبانیست بازمانده از ایران باستان که در کتیبه های بیستون و تخت جمشید از واژه های این زبان استفاده شده و ریشه ی زبان پارسیست، شاید برای برخی از خوانندگان عزیز قابل قبول نباشد، پس امیدوارم با مطالعه و دلیل حرف مرا تایید کنند یا نکنند.


پ.ن ۲: باشد که زبان مادریمان را پاس بداریم، من در حد توان و دانشم در راستای ترویج زبان بختیاری (حتی اندک) تلاش می کنم.

امیدوارم هموطنان عزیز از بختیاری گرفته تا کرد، کرمانج، لر، لک، آذری، ترکمن، قشقایی، تالشی، گیلک، مازنی، بلوچ و دیگر اقوام گامی استوار در ترویج زبانشان بردارند