رویای زندگی
رویای زندگی

رویای زندگی

دوست داشتن بدون شرط

ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺑﺪﻭﻥ ﻗﯿﺪ ﻭ ﺷﺮﻁ
ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﻨﻈﻮﺭ
ﺑﺨﺸﯿﺪﻥ ﺑﺪﻭﻥ ﺩﻟﯿﻞ
ﺗﻮﺟﻪ ﻭ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ
ﺭﻭﺡ ﻋﺸﻖ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﺳﺖ
To love without condition
To talk without intention
To give without reason
To care without expectation
The spirit of true love

امشب

امشب

به دنبال سکوتی

پله های آسمان را پایین آمدم

خلوتی بود

تنها زوزه های باد خلوتم را بر هم می زد

زبانم خاموش

به دنبالت خاموش تر

بمان

که دیگر پله های آسمان را بالا نیایم


تارهای آسمان

دلم تارهای آسمان را به صدا درآورده

بی خبر از آنکه توان نواختن داشته باشد!

پژواک صدایت

می خواهم بخوابم اما خواب بر چشمانم نمی رود
تاب آزار کسی را ندارم
بارها فریاد، سکوت پاسخم بود
صدایت را صدا کردم
پژواکی نبود
بر نگاره ی صخره ایت آمدم
طبیعتی سبز بود
صخره ات خط میخی بود
می خواندمو نمی فهمیدم
کافیست
صخره را بشکاف 
بگذار پژواک صدایت را بشنوم
تا بخوابم