رویای زندگی
رویای زندگی

رویای زندگی

دلارام

یک سال من هر سال من بی تو گذشت از ابتدا

من به دنبال توام تا انتها


هر شب مجنون کوی تو شدم، ای یار یار

می نشینم تا سحر همچو شمع مشتاق یار


لحظه لحظه جنگل زیبای تو آرام دل است

عکس دیدم گفتم آن عکس دلارام است


نقش بسته روی تو بر آسمان

نقش تو می نشیند بر زمین و بر زمان


سیمای گل در رعد و برق جاده است

ابر باران را بیار صاعقه را هم چاره نیست


قهوه ی تلخی که آن روزها می گفتی

اینک اینجاست، مرا مهمان کن


دیده بودم منتظر چشمان تو در باران

گفته بودم عکس چیست

گفت انتظار و انتظار، از بالکن تا انتهای شهر خویش


(( بعد آرام دلم یار دلارام کو ))

می روم آرام آرام، محو تو، باران کو

#دانش_طهماسبی

Telegram:@daneshtahmasebi