رویای زندگی
رویای زندگی

رویای زندگی

آسمانم می بارید

شب بود و من بود و تنهایی

آسمانم می بارید

باران به زیبایی می نواخت و مرا غرق آوازش می کرد

این بار رعد و برق هم، تسلیم آواز باران بود

آسمانم می بارید

خبری از پرواز گنجشک آن نواحی نبود

ناگهان پرواز کردم، تا که بویم بارانم را

آسمانم می بارید
نظرات 1 + ارسال نظر
Mahsa شنبه 13 اردیبهشت 1393 ساعت 08:46

Asharet aliyaaaaan vaqean

مرسی مهسا خانم !
این اولین شعر وبلاگمه و همین شعر نیز باعث شد وبلاگ بسازم
من این شعرو خیلی دوس دارم
از اینکه مطالبم مورد پسندت واقع شده خوشحالم
ولی خودمو شاعر نمیدونم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.