رویای زندگی
رویای زندگی

رویای زندگی

خدانگهدار

چشمه ی اشکام در حال جوشش بود،غروب غم به سرخی لاله در چشمانم برق میزد

صدای دوست مهربانم نمی آمد

با گفتن خدانگهدار غروب چشمه ام جاری شد

نظرات 1 + ارسال نظر
fereshteh جمعه 29 فروردین 1393 ساعت 21:45

زندگی کوزه آبی خنک ورنگین است. آب این کوزه گهی تلخ گهی شور گهی شیرین است! زندگی گرمی دلهای به هم پیوسته است تا در آن دوست نباشد همه درها بسته است....

زندگی گرمی دلهای بهم پیوستست
جالب بود
سپاس خانم فرشته!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.