رویای زندگی
رویای زندگی

رویای زندگی

خیش یا هیش یا گاوآهن بختیاری

چند روز پیش مطلبی از وبلاگ استاد خرم سعیدی می خواندم - ایشان در حوزه ی زبان و ادبیات فارسی و بختیاری در وبلاگش به نشر دانشش می پردازد - که این مطلب شعری به زبان بختیاری بود و اصطلاحاتی در مورد گاوآهن داشت.

به نظر من واژه های بختیاریو علاوه بر دانستن کلمه باید آن را نیز لمس کرد تا معنی کاملش رافهمید ( مثل واژه ی ﺷِﻮْﺳﺘﻦ shäwestan : ‏ﺑﻪ ﻫﻢ ﺧﻮﺭﺩﻥ، ﮔﻴﺞ ﺭﻓﺘﻦ‏)، شوربختانه نتوانستم ادوات های مختلف گاوآهن را درک کنم، گریزی به دنیای مجازی زدم برای لمس شعر ایشان اما نتوانستم عکس و متنی پیدا کنم این شد که به پدرم مراجعه کردم وایشان قطعات مختلف دستگاه گاوآهن را برایم ترسیم و تشریح کرد، لذا بر آن شدم تا آموخته ام را در وبلاگم قرار دهم تا شاید روزی به کار آید.

خیش (khäsh) یا هیش (häsh) یا گاوآهن بیشتر با چوب بلوط بدلیل استحکام بالا ساخته می شود که قطعات، غالبا بصورت کام و زبانه ای بهم متصل می شوند و هرگز از میخ و پیچ استفاده نمی شود و این نشان می دهد دستگاه گاوآهن ساده و پیچیده است.

جفت (joft) : چوبیست الوار مانند و در جهت عمود حیوان بر روی کمرش قرار می گیرد که چهار سوراخ برای نصب کردن لدن بر روی الوار تعبیه شده است.

لدن (lethen) : چوبیست که در دو طرف حیوان قرار گرفته و به جفت وصل می شود.

لپک (lapak) : فلز تختیست که حالت کشویی دارد و در نوک لا قرار میگیرد.

لا (la) : چوبی که باهاش زمین را شخم می زنند که لپک فلزی به نوک آن وصل می شود.

مسته کو (moste ko) : چوب کوتاه 15 سانتیمتری که قست لا را به دستگاه خیش گیردار می کند.

چمبر (chambar) : فلزیست لچکی شکل (شبیه مثلث با راس های انحنایی یا گلپری شکل) که لا و لپک را به هم وصل می کند.

راد (rad) : فلزی تخت و باریک که دارای شش یا هفت سوراخ می باشد و یک قلاب (خلکنی khalkani) در انتهاش هست که از سوارخ تعبیه شده در ابتدای خیش عبور می کند و چمبر و لپک را به خیش وصل می کند، البته در زبان انگلیسی هم چنین تلفظی را داریم (rod) که معنی میله و میگلرد می دهد.

همه کش (hame kash) : چوبی که داخل سوراخ  خیش (قسمت انتهایی) بوسیله جعر (<jar> جعر از چرم گاو درست می شود)  قرار میگیرد و به جفت وصل می شود.

بایی (baei) : دو چوب تراشیده در دو طرف خیش (قسمت ابتدایی) که حالت کمکی دارد و دستگیره ی کشاورز نیز می باشد.

موشتارم (moshtarom) : چوب رابطیست که از سوراخ های بایی رد می شود و دو بایی را به هم وصل میکند تا گیردار تر شوند.

کوهن (kohen) : به سوراخ های تعبیه شده بر روی لا را می گویند و بایی ای که از خیش رد شده در کوهن قرار گرفته و بسته می شود.

مولی (moli) : پارچه ای نرم که دور گردن حیوان پیچیده می شود تا گردنش زخم نگردد.

پ.ن ۱: دو مثال برای واژه ی شوستن (shevestan): 

یک) وی دا شوسوتم بسکه درس خوندوم (voy da shäwestom baske dars khondom) : وای مامان مخم ترکید از بس درس خوندم.

دو)  ﺩﻭ ﻣﻨﻪ ﻣﺸﮑﻪ ﺑﺸﻮﻧﯿﻦ ﺗﺎ ﮐﺮﺳﻪ ﺑﮕﺮﯾﻦ (doh mene mashke beshonin ta karase begerin) :  مشکو هم ﺑﺰﻧﯿﻦ ﺗﺎﮐﺮﻩ ی ﺍﻭﻧﻮ ﺑﮕﯿﺮﯾﻦ.

نظرات 1 + ارسال نظر
خرم سعیدی جمعه 10 مرداد 1393 ساعت 13:07 http://ayapir2.ir

درود بر دانش عزیز،اگر من پیر مرد زیر کولر ننشینم و در گرمای بندر عباس یا خنکای تهران و باغات شهریار را سیر نکنم و شعر حاصل را ننویسم شما جوان ها که خیش را شاید به چشم ندیده باشید کجا می توانید از بزرگان خود جویای ادوات و وسایل خیش گردید و... پس هنوز دود از کنده بلند می شود. دوستان از من می پرسند چقدر کار کشاورزی دامداری و روستایی و عشایری کرده اید که اینگونه می گوئید در جواب می گویم شرمنده فقط دیدم و با سختی آن از دور آشنا هستم. شما هر کدام از اشعار مرا بخوانید به موضوعی محلی اشاره دارند...

درود بر استاد فرهیخته آ خرم عزیز!
سپاسگزارم از حضورتون!
با شما موافقم و شعر شما باعث شد تا من دنبال یاد گرفتن و درک کردن قسمتهای مختلف خیش برم، هر چند بصورت کامل لمسش نکردم ولی خیلی خوشحالم که شمایی از آن در ذهنم تصویر می شود.
به هر روی باید سپاسگزار شما و دیگر دوستان باشیم (باشم) که زبانمان را مکتوب می کنند.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.