رویای زندگی
رویای زندگی

رویای زندگی

یلدا آمد

من محو موهای مشکیت

شب را صبح می کنم

تنها یک شب

به انتظار تو

در سال می نشینم


خیابان های شهر در زیر موهایت

ناپیداست


یلدای شبهای من


ای دختر مهربان زمستان

دستای نحیف تو

کرسی قرمز این شب را 

گرم گرم

کرده است


شب تاریک و برف سفید

سوی چشمانم تنها انتظار راه توست

و فانوسم موهای مشکیت


ای دختر زیبای زمستان

این شب نیز رفتنیست

تو بمان

آذر است و پاییز

آذر است و آتش

آتش گرمای کلبه ی مادربزرگ

و شنیدن قصه های ناب.


آذر است و فکر

فکر برگ های نازنین

که یکی پس از دیگری

جهان خود را رها کرده اند.


آذر است و برف

برفهای مهربانی

و نشستن بر سفره ی گنجشکان.


آذر است و انار و خرمالو

تنها یکیست

بر شاخه سار زندگی

نباید چید

دیدنش، بودنش، کافیست.


آذر است و من

من در پنجره ی پاییز.


سلام ای آسمان آبی

سلام ای آسمان آبی

بگذار ببویمت


میان این هیاهوی بیابان

تنها ترا می بینم


ملودی ابرهایت زیباست

بگذار صدایت را بشنوم


ای آسمان آبی

سالهاست، میخواهم ببویمت


اکنون آمده ام


 تنها رنگ آبی ات کافیست، تا خود را غرق تو کنم

حیاط خانه ی پدربزرگ

دلوم خینه

Delum khine

( دلم خونه )

هر روز که بارون ایاهو تو نیای

Har roz ke baron iyaho to niyay

( هر روز که بارون میادو تو نمیای )


تویس تویسس تونی

Towis towises toni

( نم نمش تویی )

گرت و خاکس تونی

Garto khakes toni

( گرد و خاکش تویی )


کجه بروم

Koje berom

( کجا برم )

کجه بیام که بینومت

Koje biyam ke binomet

( کجا بیام که ببینمت )


تش و برق مالمون رهمه نبسته

Tasheo barghe malemon rahme nabaste

( رعد و برق خونمون راهمو نبسته )

شف شف اوه توا هم نرهده

Shof shofe ou towa ham narahde

( شر شر اون اتاقا هم نرفته )


  تینا مونوتو

Teyna monoto

( تنها منوتو )


بیو وا دیاروم

Biyau wa diyarom

( بیا تو دیدم )


بارون ایاهه تو هم بیو

Baron iyahe toham biyau

( بارون میاد تو هم بیا )

ترا می بینم

نم نم برگ های پاییزی

در این خیابان ابری


ترا می بینم

یک روز


میان برگها

میان انبوه درختان پاییزی


کاج من

زرد شو

سرخ شو


در میان این خوشرنگی

یکرنگی معنا ندارد